بر اساس گزارشهای اخیر، صدراعظم آلمان به همراه دو کشور اروپایی دیگر قصد دارند درخواستی را به شورای امنیت سازمان ملل برای فعالسازی این مکانیسم ارائه دهند 4. این اقدام در پی کاهش سطح همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و افزایش تنشهای منطقهای صورت میگیرد.
ساختار حقوقی مکانیسم ماشه از دیدگاه ساختارگرایی
۱. مبانی حقوقی در قطعنامه ۲۲۳۱
مکانیسم ماشه در بندهای ۱۰ و ۱۱ و ضمیمههای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل پیشبینی شده است.
سازوکار: نیاز به رأیگیری جدید در شورای امنیت ندارد. فرآیند بازگشت تحریمها پس از ۳۰ روز بهصورت خودکار انجام میشود. امکان وتوی معکوس دارد (نیاز به رأی موافق برای تداوم تعلیق تحریمها)
۲. روند فعالسازی این مکانیسم: یکی از اعضای برجام ادعای نقض تعهدات توسط ایران را مطرح میکند. موضوع به کمیسیون مشترک برجام ارجاع میشود. در صورت عدم حل اختلاف، به شورای امنیت گزارش داده میشود. شورای امنیت ۳۰ روز فرصت دارد تا قطعنامهای برای تداوم تعلیق تصویب کند. در صورت عدم تصویب قطعنامه، تحریمها بهصورت خودکار بازمیگردند
تحلیل مشروعیت درخواست آلمان
۱. جایگاه حقوقی درخواست آلمان
از منظر ساختارگرایی حقوق بینالملل، چند نکته کلیدی درباره این درخواست قابل توجه است:
الف) مسئله عضویت آمریکا در برجام:
آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد اما همچنان مدعی حق استفاده از مکانیسم ماشه است
در سال ۲۰۲۰، شورای امنیت اقدام آمریکا برای فعالسازی مکانیسم را به دلیل خروج از برجام نامشروع دانست
این سابقه میتواند بر تصمیمگیری درباره درخواست فعلی تأثیر بگذارد
ب) تفسیر "همه با هم" (All Together) در برجام:
برخی تحلیلگران استدلال میکنند با خروج آمریکا، برجام بهصورت خودکار باطل شده است
این دیدگاه معتقد است مکانیسم ماشه بخشی از توافقی است که دیگر وجود ندارد
ج) اصل بقای قراردادها در حقوق بینالملل:
رویه قضایی بینالمللی نشان میدهد خروج یک طرف بهصورت خودکار قرارداد را باطل نمیکند
دیوان بینالمللی دادگستری در آرای متعدد بر این اصل تأکید کرده است
۲. تبعات احتمالی فعالسازی
از دیدگاه ساختارگرایی، فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند تأثیرات گستردهای بر نظام بینالملل داشته باشد:
الف) تبعات اقتصادی برای ایران:
بازگشت تحریمهای تسلیحاتی، موشکی، مالی و بانکی
مسدود شدن داراییهای خارجی
کاهش ارزش ریال و افزایش تورم
محدودیت در فروش نفت و صادرات
ب) تأثیر بر نظام حقوقی بینالملل:
تضعیف اعتماد به سازوکارهای چندجانبه
ایجاد سابقه در تفسیر قطعنامههای شورای امنیت
تأثیر بر جایگاه دیوان بینالمللی دادگستری
ج) تأثیر بر روابط قدرت در نظام بینالملل:
تشدید تنش بین غرب و ایران
احتمال تغییر موازنه قدرت در منطقه
تأثیر بر روابط اروپا و آمریکا
ارزیابی نهایی از "حقانیت" درخواست آلمان
۱. از بعد حقوقی درخواست آلمان بر اساس متن قطعنامه ۲۲۳۱ صورت میگیرد اما تفسیر این متن در پرتو خروج آمریکا از برجام محل اختلاف است. رویه قبلی شورای امنیت در سال ۲۰۲۰ میتواند به عنوان سابقه تفسیری مورد استناد قرار گیرد
۲. از بعد ساختاری نظام بینالملل این درخواست در چارچوب رقابت قدرتهای بزرگ قابل تحلیل است. میتوان آن را بخشی از تلاش غرب برای حفظ نظم موجود دانست. از طرفی، مقاومت ایران را میتوان تلاشی برای تغییر ساختارهای ناعادلانه تفسیر کرد.
۳. از بعد کارکردی فعالسازی مکانیسم ممکن است به جای حل بحران، تنشها را تشدید کند.میتواند اعتماد به سازوکارهای دیپلماتیک را تضعیف نماید.احتمال دارد به جای مهار برنامه هستهای ایران، آن را به سمت شتاب بیشتر سوق دهد.
درخواست آلمان برای فعالسازی مکانیسم ماشه هرچند بر اساس متن قطعنامه ۲۲۳۱ قابل توجیه است، اما در چارچوب تحولات بعدی (مانند خروج آمریکا از برجام) و ساختار کلی نظام بینالملل نیاز به تأمل بیشتری دارد. لذا موارد ذیل پیشنهاد میگردد
۱. بازگشت به مذاکرات چندجانبه با در نظر گرفتن منافع تمام طرفین
۲. توجه به نقش محاکم بینالمللی مانند دیوان بینالمللی دادگستری برای حل اختلافات
۳. بازتعریف سازوکارهای نظارتی که منافع همه ذینفعان را بهتر تأمین کند
۴. توجه به تجربیات تاریخی ایران در تعامل با نهادهای بینالمللی
در نهایت، حل این چالش نه از طریق مکانیسمهای تنبیهی یکجانبه، بلکه از طریق گفتوگوی ساختاری و توجه به نگرانیهای امنیتی همه طرفین ممکن خواهد بود.
نگارنده : هومن باقری
دیدگاه خود را بنویسید